-
وصیت نامه یک عاشق بزرگ
پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1385 06:29
هنگام مرگ صلیبی از رنج درست کرده و بر تابوت من بگذارید که با اولین طلوع خورشید آب شود . اشک بر قبر من بریزید زیرا همیشه با چشمان گریان بوده ام ... پاهایم را از تابوت بیرون بگذارید زیرا بدانند که هرچه دویدم نرسیدم ... دست هایم را از تابوت بیرون بگذارید که بدانند با دستان خالی از این دنیا رفته ام ... چشمانم را باز...
-
خواستم عشق رو ...
جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1385 20:51
خواستم عشق رو تو دستام بگیرم ، ولی جا نشد. پس گذاشتمش تو جیبم ، ولی جا نشد. در کیفم رو باز کردم ، ولی جا نشد. تصمیم گرفتم ببرمش تو اتاق ، ولی جا نشد. بنابر این یه خونه براش گرفتم ، ولی جا نشد. با خودم گفتم : یه باغ ! آره ! ولی جا نشد. حتما تو کره زمین جا می شه ، ولی جا نشد. پس گذاشتمش تو قلبم ، حالا دیگه جاش خوبه...
-
آغاز به کار
یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1385 01:04
سلام امروز من یعنی وبلاگ من متولد شد و چه روز خوبی هم متولد شد. هم زمان با ولادت امام جواد (ع) تولدم مبارک این روز هم به شما مبارک